این عکس رو گذاشتم که یه ذره بخندید اینا دیگه کین؟!
آقای مثلا نخست وزیر امام ! مردم مطالباتی داشتند که با انقلاب در پی رسیدن به آن بودند و تلاش می کنند به آن برسند . با جنبش لجنی تو مردم به مطالباتشان نخواهند رسید جز بدبختی برای مردم شهید کردن بسیاری از هموطنان و بردن آبروی نظام کار دیگری بلد نیستی ؟؟؟
مردم با دولت با نظامند تو از قافله ی نظام جا ماندی مردم 25 میلیون رای به همین دولت دادند و به همین نظام اعتماد کردند که رای دادند . تو خود را به حماقت کشیدی و شهر را به آتش حسد خود کشیدی و نخواستی باور کنی که ارزش نداری ؟! انتخابات سالم را تمسخر کردن بیشتر احمق نشان دادن خودت بود . حالا هم بهتر است به همراه همسر منور الفکرت بیش از این در گوش مردم وز وز نکنید زیرا ممکن است مردم با مگس کش له کنندتان
تبریک به شما 8 پور ایران زمین که نشان لیاقت از دولت آمریکا دریافت کرده اید این تحریم همان نشان لیاقت است قدر بدانید !
مطالب مرتبط:
پرده ی اول :
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود دو تا برج بود در وسط یه شهر بزرگ به نام آمریکا آمریکا قصه ی ما دارای آخرین دستاورد های تکنولوژی هم بود اتفاقا این برج ها بین المللی هم بود بهش می گفتن مرکز تجارت جهانی . بعدش یه روز دو تا هواپیما اومدن خودشون رو محکم کوباندند به این برج ها هم هواپیما ها سقوط کردند هم برج ها خراب شدند . رئیس جمهور آمریکا یه نفر رو در یه کشور دیگه در آن سر دنیا را مقصر دونست و گفت برای برقراری آرامش جهانی به آن حمله خواهد کرد و برای پیدا کردن یه نفر که متهم به این عملیات بود اسمش هم تیم نه همون بن لادن بود با کلی تجهیزات از اون سر دنیا اومد و یک کشور رو با کل مردمش به خاک و خون کشید در آخر هم بن لادن رو پیدا نکرد ! قصه ی ما به سر رسید .
چند روز قبل این قصه را با اندکی تغییرات برای کودک 5 ساله ای تعریف کردم کودک دائما سوال می پرسید "مگه کشور پیشرفته ماهواره نداشت؟ چرا بن لادن می خواست هواپیما رو بکوبه به برج ها؟ حالا رئیس جمهور آمریکا مگه مطمئن بود کار بن لادنه؟ آمریکا چرا نرفت پیش پلیس ؟؟! آمریکا چرا به مردم اون کشور بن لادن حمله کرد ؟ مردم هم گناهکار بودن؟ و .....؟؟؟؟"
پیش خود اندیشیدم زمانی که کودکی 5 ساله این قدر سوال برایش پیش می آید آیا ممکن است مردم آمریکا آن را باور کنند؟؟؟
پرده ی دوم :
11 سپتامبر سال2001 میلادی دو هواپیما به برج های دو قلو حمله کردند شاهدان گزارش داده اند که همه ی افراد برجسته و سیاستمداران مهم آمریکا از چندین ماه قبل از این برنامه اطلاع داشتند و در آن روز به غیر از کارمندان عادی که جانشان برای دولت آمریکا ارزشی ندارد شخص دیگری در برج ها حضور نداشته است .
جورج دبلیو بوش در زمان برخورد هواپیما به برج ها سر کلاس درس حضور داشته است در حالیکه در سال 2002 در یک گزارش دچار فراموشی می شود و می گوید که فیلم برخورد هواپیماها را در تلویزیون دیده است !!! بوش متهم این حادثه را گروه القاعده اعلام کرد و این اتهام را بدون هیچ مدرکی مستدل می دانست و مامور خصوصی و محبوب خود تیم اوسمان ( همان بن لادن ) را سرکرده ی گروه القاعده متهم کرد و چه کسی است که نداند مامور محبوب سیا نمی تواند برخلاف نظر سیا عمل کند ؟!
این حادثه دست آویزی شد برای متهم کردن افغانستان و اعلان جنگ با آن . هزاران نفر از مردم بیگناه افغانستان به خاک و خون کشیده شدند و دنیا در برابر این جنگ سکوت کرد زیرا می پنداشت آمریکا در حال برقراری نظم و آرامش در جهان است !!! ولی مگر می شود که با آتش صلح نشاند ؟؟؟و در این میان هزاران برابر برای خواست آمریکا کشته شدند ؟! و آمریکا در افغانستان مانند کشتی به گل نشست و نتوانست تمامی خواست خود را عملی کند .
نکته ی مهم دیگری که در این بین مغفول مانده تبلیغات عظیم علیه دین اسلام بعد از واقعه ی 11 سپتامبر است دین اسلام به عنوان مرکز تروریست به مردم معرفی شد و تمام رسانه ها و فیلم ها این موضوع را تبلیغ می کردند اما به عنایت الهی هر روز به تعداد افراد مسلمان با وجود اسلام هراسی افزوده شد .
این روزها که آمریکا خود را در جنگ با افغانستان شکست خورده می داند و تعداد مسلمانان را رو به افزایش می بیند از ناکامی خود سخت خشمگین شده پس به فاز دوم پروژه ی خود وارد شده است . با اجازه ی ساخت دادن به یک مسجد در نزدیکی برج های دوقلو به ظاهر فریبی دموکراسی و آزادی خود دامن زد و در زیر جلد خود به همراه اربابان صهیونیستش به تحریک مسیحیان سست ایمان پرداخت تا با به آتش کشیدن قرآن مقدس خشم خود را از این کلام الهی ابراز کنند و اعلام کند که قادر به تحمل کلام حق نیست . با این حرکت چهره ی شیطانی خود را بیشتر آشکار کرد .
اگر تا سالهای قبل بسیاری از کشور های عربی خود را کج فهمی قصد سوء آمریکا می زدند اکنون حجت برایشان تمام شده کتاب خدا را سوزاندند .
اما اربابان شیطان پرست دنیا بدانند مردم مسلمان بیدار هستند و از به آتش کشیده شدن قرآن با یک بیانیه و راهپیمایی های کوتاه نمی گذرند این بار طعم خشم مسلمانان را خواهید چشید .
در طول یک سال گذشته از دریچه های مختلف به جریان فتنه نگریستم تحلیل های متفاوتی خواندم و شنیدم ....
در مورد نام مقدس شهید که بر چه کسانی نهادند ولی لیاقت نداشتند در مورد کسانی که فریاد بسیجی واقعی سر دادند درحالیکه حتی نام همت را نمی دانستند و من بیزارم از این جماعت ...
در گوشه و کنار این در گیری اما مومنانی بسیجی صفت آرام آرام پر کشیدند و صدای بالشان لابه لای فریاد بسیجی واقعی بعضی ها گم شد و فقط و فقط قلب شکسته ای برای خانواده شان از غم فراق باقی گذاشتند...
برای تو می نگارم حسین کبیری برای تو که بسیجی بودی و هستی ...
پدرت را دیدم که بعد از گذشت یک سال و چند ماه انگار فقط یک روز از داغ تو گذشته دلش خون بود و می گریست خون می گریست ...
از تو گفت از بوی فاطمه که استشمام می کردی از تو ...
اندیشیدم چگونه ممکن است کسی بخواهد دوباره در تاریخ جایگزین اولی و دومی و سومی شود که ابلهان فتنه گر روزگار ما خواستند ...
اندیشیدم چگونه پاسخ پدرت را خواهند داد ....
اندیشیدم که چگونه جواب پدر امت را که می دانم از خون تو نخواهد گذشت خواهد داد ...
اندیشیدم که باید جواب خونت را بدهند ...
چگونه جواب گریه ی سید پرده نشین را خواهند داد ...
چگونه جواب مادرمان که بویش را استشمام کردی و به سویش پر کشیدی را خواهند داد ...
راستی در لحظات آخر مادردلسوز شهداء را که دیدی و به سویش پر گشودی هنوز هم دست به کمر بود ؟؟؟
اما من از پدرت شنیدم که گفت الان انکسر ظهری ...
مدتها بود که می خواستم بنویسم از مکانی که به دزدی نام بسیج را بر رویش گذاشتند بنویسم و درد دل کنم ولی اینها همه را با یاد تو فراموش کردم و نمی نویسم تا برخی از دعوای اندک سوت و کف سر ندهند !
از بین این هزاران دزد نام بسیج یک نفر مانند تو باشد که برای حضرت ماه نه فریاد که جان نثار کند یاد آور نام بسیجی و شهید خواهی شد و ما هم به یاد می آوریم مردان مرد هنوز هستند ...
امام خامنه ای : انسان می تواند کارهای نشدنی را شدنی کند .